اصلیبرنامه های اجرا شدهبرنامه های سال 1398
موضوعات داغ
گزارش تور بهشت گمشده ایران، چابهار ، 3 بهمن 1398
به همراه بازدید از یزد و کویر شهداد کرمان
تور بهشت گمشده ایران ، چابهار
به همراه بازدید از یزد ، شهر بادگیرها و کلوت های شهداد کرمان
تاریخ اجرا : 3 – 9 بهمن 1398
حدود 2 ماه بود که برنامه ریزی و هماهنگی ها برای سفری 7 روزه برای بازدید از بهشت گمشده ی ایران ، در حال انجام بود. مسافت حدود 2400 کیلومتری مابین تبریز و چابهار ، سفری طولانی با صبر زیادی ( ماندن در اتوبوس ) را می طلبید. برای کاهش خستگی راه ، دو مقصد دیگر نیز به این برنامه اضافه شد. گشت شهر یزد در مسیر رفت و کرمان و کلوت های شهداد در مسیر برگشت .
پنجشنبه 3 بهمن ، حدود ساعت 9 شب و با تاخیر از تبریز حرکت کردیم . بارندگی زیادی در مسیر ها وجود نداشت. پس از توقف هایی برای شام ( در مجتمع خدمات رفاهی – زنجان ) و صبحانه در ورودی شهر نایین ، 12:30 ظهر به شهر یزد رسیدیم.
باغ و امارت زیبای دولت آباد یزد اولین جاذبه مورد بازدید در یزد بود . باغ دولت آباد در اواخر دوره تیموریان و در سال 1160 ه.ق توسط علی رضائیان صباغ ( خان بزرگ ) احداث گردید و بادگیر امارت دولت آباد به ارتفاع 33.8 متر، بلندترین بادگیر خشتی شناخته شده جهان می باشد.
با هماهنگی انجام شده و بعد از اتمام بازدید، نهار در رستوران فوکا ، جنب مسجد جامع صرف گردید.
بعد از صرف نهار ، بازدید از مسجد زیبای جامع که احداث آن از دوران ساسانیان و در طول 100 سال و به سبک معماری آذری می باشد، انجام شد. با توجه به نزدیک شدن غروب آفتاب ، خود را از کوچه پس کوچه های تاریخی یزد ، به کافه خانه هنر رساندیم . نظاره غروب زیبا از ورای بادگیرها از پشت بام کافه ، تبدیل به یکی از زیباترین جاذبه های یزد شده است. یک ساعتی را در کافه بودیم و پس از صرف چای به بازدید مدرسه ضیائیه ( زندان اسکندر ) رفتیم.
بازدید از میدان امیر چخماق که به دوران تیموریان بازمی گردد و خرید سوغات یزد نیز در ادامه برنامه قرار داشت. امیر جلال الدین چخماق از سرداران شاهرخ تیموری در سده 8 خورشیدی می باشد. با پای پیاده و از بافت تاریخی یزد و از کنار تنها آب انبار شش بادگیر جهان، خود را به آتشگاه رساندیم . آتشکده یزد محل نگهداری آتش مقدس زرتشتی و نیایشگاه زرتشتیان ساکن در این شهر است.
خوردن آش شولی مخصوص، در یکی از اصلی ترین رستوران ها، شولی شاپ یزد ، انتهای برنامه های گشت یزد شد. حتما آش شولی رو تجربه کنید، به یکبار خوردنش می ارزه. حدود ساعت 9 شب 4 بهمن، یزد رو به مقصد چابهار ترک کردیم.
1200 کیلومتر تا چابهار راه داشتیم، با حساب سرانگشتی حدود 16 ساعت!
جاده های مسیر چابهار جاده های نسبتا مناسبی بودند ، البته در خیلی جاها دوطرفه بودند. در بخش زیادی از مسیر از آنتن دهی موبایل خبری نیست ، تعداد مجتمع های خدمات رفاهی در مسیر بسیار کم می باشد و از نظر امکانات، قابل مقایسه با مناطق مرکزی کشور نمی باشند! ( علی رغم وجود جذابیت های گردشگری بالای این مناطق) . در برخی از مسیرها ( بعد از ایرانشهر) ، حتما به رانندگان گوشزد کنید که به سیستم های ثبت ساعت و GPS اتوبوسشون حساس تر باشن و موارد مشکوک رو حتما توجه کنند تا مشکلی پیش نیاد.
صبحانه در ورودی ایرانشهر هماهنگ شده بود. حدود 10:30 صبح به سه راهی ایرانشهر رسیدیم. ولی با توجه به قطعی برق منطقه که از اوایل صبح اتفاق افتاده بود، امکان صرف صبحانه در غذاخوری فراهم نشد. ( ورودی های رستوران کرکره برقی! ) با صرف صبحانه در ماشین به مسیر خود ادامه دادیم. با توجه به مشکلی که برای سیستم ثبت ساعت یکی از رانندگان اتفاق افتاد و با معطلی های به وجود آمده، حدود ساعت 16:30 ( 4 ساعت بیشتر از حساب سرانگشتی ) به چابهار زیبا رسیدیم. جا داره از همه همراهان و دوستان عزیز به خصوص آقایان کریم خوشمرام ، فواد خجسته نیا، هادی فهام ، خانواده علیپور و کرمی و محمدی به خصوص مبینا و کیانا علیپور که با هنرهاشون، باعث شدن گذر زمان زودتر بشه کمال تشکر رو داریم.
جهت ورود به چابهار 2 مسیر وجود دارد ؛ یک مسیر از داخل منطقه آزاد که حدود 20 کیلومتر تا چابهار و مسیر دیگر حدود 40 کیلومتر. به علت نیاز به ابطال دفترچه رانندگان اتوبوس در پلیسراه، مجبورید مسیر 40 کیلومتری رو انتخاب کنید.
نزدیک غروب بود که وارد پارک ساحل دریابزرگ چابهار شدیم. دریای عمان زیبا . یک ساعتی را به استراحت و گردش در ساحل گذراندیم . در این ساحل می توانید از شترسواری نیز لذت ببرید.
در این منطقه با مردمانی ساده و بی ریا مواجه می شوید که در همان ابتدای ورود، احساس خوبی خواهید داشت.
اقامت در بندر گواتر و در اقامتگاه بومگردی آژ در نظر گرفته شده بود. حدود ساعت 20:30 به گواتر رسیدیم. این اقامتگاه دارای 5 اتاق و یک ایوان زیبا می باشد که امکان ارایه خدمات مناسب تا 40 نفر را دارا می باشد. مهمان نوازی و برخورد مدیریت اقامتگاه آقای عبدالله آژ و همراهانشون نیز، جای تشکر و قدردانی داره.
شام، ماهی شوریده اصل بسیار خوشمزه و عالی که آقای آژ زحمتش رو کشیده بودن صرف شد . نقش حنا نیز توسط دختران بومی منطقه انجام می شود که در نوع حود جذاب می باشد و طرفداران زیادی دارد. با یک دورهمی دور آتش و نواختن موسیقی توسط خانم مبینا علیپور ، در حیاط اقامتگاه ، امروز رو به پایان رساندیم.
یکشنبه 6 بهمن
با برنامه ریزی انجام شده، حدود ساعت 5 صبح برای دیدن اولین طلوع خورشید از جنوب شرقی ترین نقطه ایران، از خواب بیدار شدیم و با پیاده روی حدود نیم ساعته، خود را به بالای صخره ها در کنار ساحل گواتر رساندیم . باد ملایمی می وزید و آسمان در شرق، نیمه ابری بود و شانس دیدن طلوع تمام قد خورشید را از ما گرفت؛ ولی نسیم زیبای صبحگاهی و حضور در جنوب شرقی ترین نقطه ایران در نوع خود بی نظیر بود.
پس از صرف صبحانه کامل در اقامتگاه بومگردی آژ گواتر با نان محلی، باید جنوب شرقی ترین نقطه ایران را ترک می کردیم. جاذبه های زیادی در منطقه شرق چابهار داشتیم . دریاچه صورتی لیپار ، کوه های مریخی ، درخت انجیر معابد ، ساحل صخره ای منحصر بفرد بریس و ساحل زیبای شنی رمین. این جاذبه ها در فواصل مختلف و در جاده ای به طول حدود 100 کیلومتر قرار گرفته اند و اتوبوس امکان تردد تا نزدیکی این جاذبه ها را دارا می باشد و با پیاده روی کوتاه می توان به جاذبه ها دسترسی پیدا کرد.
برای کاهش معطلی ها ، با هماهنگی انجام شده و پس از صرف نهار در رستوران بلوچ چابهار، جهت بازدید ساحل زیبای درک حرکت کردیم. حدود 170 کیلومتر مسیر. با حساب سرانگشتی، کمی بیشتر از 2 ساعت!
با وارد شدن به جاده زرآباد، هنوز بسیاری از مزارع پراز آب بودند؛ علیرغم اینکه حدود 20 روز از سیل ویرانگر منطقه گذشته بود! نیروهای خدوم راهداری نیز در بخش هایی از مسیر، به بازگشایی جاده و خارج کردن گل و لای مشغول بودند . مسیرهایی نیز که برای عبور آبهای احتمالی دشت ها با کاهش ارتفاع جاده ایجاد شده بود سرعت را کاهش می داد و در نتیجه حدود سه ساعت و نیم طول کشید تا به درک برسیم. خورشید داشت غروب می کرد. با هماهنگی یک دستگاه تویوتا ، خود را به تک درخت ساحل درک ، محل تلاقی کویر و دریا رساندیم . باد شدیدی می وزید. یک ساعتی را در منطقه بودیم و پس از گرفتن عکس یادگاری و آتش بازی به چابهار برگشتیم.
حدود ساعت 22 شب به منطقه آزاد چابهار رسیدیم و فرصتی کوتاه برای بازدید از بازارهای منطقه آزاد داشتیم و سپس برای کمپ خود را به منطقه گردشگری ساحلی تیس رساندیم . امکانات مناسبی برای مسافران در این بخش ایجاد شده است. با هماهنگی انجام شده، کمک های نقدی و غیرنقدی دوستان به سیل زدگان نیز تحویل افراد معتمد محلی گردید.
دوشنبه
دیگر باید دل از چابهار می کندیم و برمی گشتیم. دوستان برنامه ریز ، حتما به این موضوع توجه کنند که برای بازدید مناسب این جاذبه ها ، حداقل باید یک روز بیشتر در نظر بگیرند. صبح زود به سمت کرمان و شهداد حرکت کردیم. صبحانه در چابهار و نهار در ورودی ایرانشهر . با معطلی هایی که در مسیر طولانی چابهار به شهداد بوجود آمد ، حدود ساعت 12 شب به اقامتگاه زیبای کاشکیلو شهداد رسیدیم. این اقامتگاه اتاق های متعدد و امکانات مناسبی را برای پذیرایی از میهمانان خود ایجاد کرده است . حیاط زیبا و فضاهای سنتی تعبیه شده در داخل اقامتگاه در نوع خود جالب می باشد که حتما زمان بیشتری را برای اقامت در این فضا باید برنامه ریزی نمود. به همراه گروهی از دوستان بعد از صرف شام ، نیم ساعتی از شهداد فاصله گرفتیم و به همراه گروه نجوم که از کرمان هماهنگ شده و به شهداد آمده بودند، ساعاتی را به رصد ستارگان پرداختیم.
با هماهنگی به عمل آمده و با 5 دستگاه نیسان پیکاپ ،حدود ساعت 5 صبح به سمت کلوتهای شهداد حرکت کردیم. با طلوع آفتاب ، وارد کویر شهداد شدیم. وجود سازه های عظیم شنی در کویر زیبا، این مکان را به جاذبه ای منحصر به فرد تبدیل کرده است که چشم هر بیننده ای را محسور خود می کند. بیش از 3 ساعت سافاری هیجان انگیز را برای بازدید از مکان های مختلف در کویر شهداد ( کلوت ها ، نبکاها و آبراه قنات ) تجربه کردیم. پس از بازدید، به اقامتگاه کاشکیلو برگشته و با صرف صبحانه ، به سمت کرمان ادامه مسیر دادیم.
بازدید از باغ شازده ماهان ، گنبد جبلیه ،حمام گنجعلی خان و بازار قدیمی کرمان نیز برای بعد از ظهر ، برنامه ریزی شده بود. و حدود ساعت 21 شب سه شنبه، با کوله باری از خاطرات ، بازدید های این سفر نیز به اتمام رسید.
